دسته‌بندی مقالات جدیدترین مقالات مقالات تصادفی مقالات پربازدید

اولین قاعده عامه 7

و امّا دربارۀ شواهد خود کتاب بايد گفت: این کتاب با این وصف که شش قرن در اختیار ما نبوده و مؤلّفش مجهول است و به صورتی واضح نمی‌دانيم که بوده و در کجا بوده، انصافاً خوب سالم مانده و همان تعبیر که مرحوم شیخ حسین بحرانی کردند (لم یسمح الدهر بمثله) تعبير به‌جايی است؛ زيرا اوّلاً روایات را بسيار زيبا انتخاب كرده و پرواضح است كه مؤلّف آن شخصی ملاّ و حدیث‌شناس است و ثانياً این متنی که الآن به ما رسیده متن سالمی است و حتّی می‌توان ادّعا كرد كه در مقايسه با كتاب «کافی» - که فوق العاده مشهور بوده و قراآت متعدّدی داشته – موفّق‌تر است و به‌استثنای موارد بسیار کمی که در آن خلل دارد ـ و یکی هم همین حدیث معایش العباد آن است - غالب کتاب سَلیم است و این تعقید را ندارد. تحریف، تصحیف و غلط در آن کم دارد و انتخابش هم استادانه است. حتّی بر خلاف كتاب «دعائم الاسلام» ـ كه به‌زودی به آن خواهيم پرداخت ـ با وجودی كه مصدر كتاب «دعائم الاسلام» از این كتاب واضح‌تر است، نقل به معنا در آن كم‌تر به چشم می‌خورد و سعی کرده عین الفاظ را بیاورد.
و امّا به لحاظ مصدریابی، تنها تعداد اندكی از مصادرش را اسم برده ـ مثل کتاب «آداب أمیر المؤمنین (ع)» و کتاب  «نثر الدرر». البتّه با اين‌كه بقیّۀ مصادرش روشن نیست، امّا چیزی در حدود 50-60٪ اش در ساير مصادر اماميّه ـ مانند «کافی» و غیر آن ـ آمده است. ناگفته نماند كه اين كتاب روایات انفرادی هم زیاد دارد و اتّفاقاً این حديث معایش العباد، كه یک حدیث سه چهار صفحه‌ای و بسيار مهمّ است، متأ‌سّفانه از منفردات ایشان است و در مصادر سابق نیامده.
شواهد موجود حاکی است که کتاب‌ها و مصادری که در اختیار صاحب «تحف العقول» بوده، به نحو وجاده به ایشان رسیده. البتّه ممکن است اشکال شود که این مخالف خود مقدّمۀ کتاب است كه خود ایشان در آن جا نوشته: «وحذفتُ الأسانید تخفیفاً وایجازاً وإن کان أکثره سماعاً»1️⃣ و تصریح به سماع کرده. در جواب بايد گفت: مراد ما از وجاده این است كه ظواهر نشان نمی‌دهد که ایشان مثلاً در حوزه‌های علمی آن زمان حضور فعّالی داشته‌اند که اکثر این کتاب به نحو سماع باشد ـ یعنی: ما فعلاً آثاری از خود ایشان و جمله‌ای از روایاتی که از منفردات ایشان است را در آثار و اوساط علمی خودمان نمی‌بینیم ـ و لذا احتمالاً سماع ایشان شاید به نحو اجازه بوده و بعید به نظر می‌رسد كه مثلاً ایشان در بغداد یا قم بوده باشد، مخصوصاً اگر این مطلب درست باشد که ایشان در قرن چهارم و در رتبۀ مشایخ شیخ مفید (قده) بوده، خیلی بعید می‌دانیم کسی در رتبۀ استاد مفید باشد و سماع هم داشته باشد و اسم او در هیچ کتابی نیامده باشد.
البتّه قبل از این عبارت گفته‌اند که: من هدفم این بوده که در این کتاب روایاتی که جنبۀ مواعظ و ارشاد و کلمات قصار دارد را جمع کنم، و پس از آن افزوده‌اند: وما شاکله من حدیث غریب. مراد از غریب در این جا ظاهراً همان شاذّ و نادر باشد ـ يعنی: شاید مراد ایشان این بوده که بعضی از روایات را از اهل بیت (س) دیده که غریب‌اند و در مصادر زیادی وارد نشده‌اند و سعی کرده برای حفظ آنها را در این کتاب بیاورد و اگر مراد ایشان این باشد، حدیث معایش العباد از همین قبیل است. به این معنا باشد: این حدیث غریب بوده و جزء فوائد بسیار مهمّ این کتاب است؛ چرا كه چنين روایتی با این طول و تفصیل و اين همه فوائد تنها از طريق اين كتاب به دست ما رسيده است.2️⃣

1️⃣ تحف العقول عن آل الرسول (ص)، ص 3. 
2️⃣ ناگفته نماند، چنان كه خواهيم گفت، چند سطر از این روایت با تقریب بسيار خوبی خیلی مشابه روایتی است كه در کتاب «فقه الرضا» نقل شده. به اين ترتيب اجمالاً مشخّص می‌شود که روایتْ اصلی داشته، امّا در مصادر موجود به هیچ نحوی دیگر، غیر از «فقه الرضا»، آثاری از این روایت با اين طول و تفصیل نداریم.
( حضرت آیت الله استاد حاج سید احمد مددی الموسوی ، خارج فقه ، ۱۳۸۴/۹/۵ )
#اصول
#فقه
#قواعد_عامه
#مکاسب
#قواعد_عامه_در_باب_مکاسب
#اولین_قاعده_عامه
#حدیث_تحف_العقول
#بررسی_دقيق_كتاب_تحف_العقول_و_مولف_آن 
#جستجوی_شواهد_از_خود_كتاب
قسمت نخست

ارسال سوال