جدیدترین مقالات
- مقالات حوزوی » مروری بر حیات علمی آیت الله سید احمد مددی دامت برکاته
- مقالات تاریخی » قیام یزید علیه حکومت امام حسین علیهالسلام یا قیام امام علیه حکومت یزید؟!
- مقالات حوزوی » شیوة استنباط فقهی آیتالله بروجردی در گفتگو با آیت الله سید احمد مددی
- مقالات رجالی ـ فهرستی » هیئت جعلی رساله حقوق امام سجاد(ع) و عدم جعلی بودن مفردات آن
- مقالات فقهی ـ حقوقی » ظرفیت «فقه ولایی» در نیازهای حکومتی مغفول مانده است/ اثرگذاری فقه ولایی بر مباحث اصول
- مقالات رجالی ـ فهرستی » ورود رساله جعلی ذهبیه به اسانید شیعه
- مقالات حوزوی » شیوه استنباط فقهی و سیره عملی آیتالله بروجردی
- نکات دروس خارج اصول فقه » محمد بن قیس
- نکات دروس خارج اصول فقه » مشکلات ما در علم رجال
- نکات دروس خارج اصول فقه » اصول قاعده اصل
مقالات تصادفی
- مقالات رجالی ـ فهرستی » اختلاف کوفه با قم و بغداد
- مقالات تاریخی » موقعیت شیخ انصاری در تاریخ علوم دینی
- نکات دروس خارج اصول فقه » ابواب علم اصول
- مقالات حوزوی » نگرشی بر حوزههای علمیه
- نکات دروس خارج اصول فقه » محمد بن قیس
- نکات دروس خارج اصول فقه » اجماع در بغداد 4
- مقالات فقهی » فقه ولایی اهلبیت(ع)
- نکات دروس خارج فقه » معنای اصل
- مقالات رجالی ـ فهرستی » مقارنه شیخ و نجاشی
- نکات دروس خارج فقه » کتاب و سنّة
مقالات پربازدید
- مقالات حوزوی » بررسی شیوهی استنباط فقهی و سیرهی عملی آیتالله بروجردی
- مقالات حدیثی » اعتبار توقیع مبارک «أما الحوادث الواقعة»
- مقالات فقهی » «لهو، لعب و لغو»
- مقالات تاریخی » از شیخ بهایی توقع بیشتری بود
- مقالات رجالی ـ فهرستی » جایگاه علمی فضل بن شاذان و رساله علل الشرایع ایشان
- مقالات تاریخی » موقعیت شیخ انصاری در تاریخ علوم دینی
- مقالات فقهی » استناد فقهی به (تحف العقول)در بوته نقد و بررسی
- مقالات اجتماعی » «نگاهی به دریا» مقالات و مباحث آیتالله سید احمد مددی موسوی
- مقالات حدیثی » تدوين حديث-1 و2
- مقالات اجتماعی » برخی از روایات پوشش و حجاب را نمی فهمیم!
فضل بن شاذان معقولاً و منقولاً و سنةً و شیعةً و در علوم اسلامی، بلکه علوم انسانی فوق العاده است. وفات ایشان قبل از امام عسکری ع است. گفته شده که وی کتاب نسبتاً مفصلی از حضرت رضا ع نقل کرده است که گفتیم ایشان حضرت هادی ع و حضرت عسکری ع را درک کرده و شاید هم در نوجوانی یا کودکیاش امام رضا ع یا حضرت جواد ع را هم درک کرده باشد اما ایشان از هیچ امامی روایت نقل نمیکند. از امام عسکری ع نقل شده است که فرمود: «إنی اغبط اهل خراسان بمکان الفضل بن شاذان»[1]، من به اهل خراسان به خاطر جایگاه فضل بن شاذان [و بودنش در میانشان]، غبطه میخورم. اگر این نقل درست باشد خیلی عجیب است که امام به حال شخص غبطه بخورد، مقامی است که قاعدتاً تصورات ما به آن نمیرسد، اما ایشان از امام عسکری ع هم حدیث ندارد، شاید شرایط تقیه بوده یا ملاقات با امام مشکل بوده است. پدرش هم معلوم نیست که از امام رضا ع نقل کرده باشد؛ چون نجاشی دربارة پدرش شاذان دارد که قیل روی عن الرضا ع[2]. رسالهای است به نام علل الشرایع که از ایشان از حضرت رضا ع نقل کردهاند که پانزده شانزده صفحه است. شواهد کاملاً کافی است که این مطلب جعلی است؛ به این معنا که این کتاب انشای خود فضل است نه انشای امام رضا ع. این کتاب را فضل روی تفکراتی شبیه تفکرات اعتزال نوشته است عقلیگرا است. آقایی که ظاهراً در نیشابور بوده است (شیخ صدوق که شأنش اجل از این است) این کتاب را برداشته است و آخرش گفته است: سمعت عن الرضا ع مرة بعد مرة، اصلاً معلوم نیست ایشان حضرت رضا ع را در سن بلوغ درک کرده باشد، به احتمال قوی شاید در زمان وفات امام رضا ع پنج ساله بوده است چون تاریخ تولدش روشن نیست اما قصهای را با پدرش نقل میکند که پدرش به او میگوید: «ما أقل عقلک من غلام»[3]، و این قصه در حدود سالهای 218-220 است. این که او در سال 202 این کتاب مفصل را از حضرت رضا ع نقل کرده باشد ظاهراً مقطوع البطلان است. بههرحال به ذهن ما میآید که همان عبد الواحد بن عبدوس نیشابوری عطار! سندی برای آن رساله به اسم امام رضا ع درست کرده است. روایات را باید در آن سابقهاش نگاه کرد. ایشان علل الشرایع یا به اصطلاح امروزی فلسفه احکام را خودش استخراج کرده است یا به اصطلاح ما تعلیلش عقلی است خوب این یک خطی هم در قم بود که این عقلیها را قبول میکردند تعبدی میکردند. یک سندی هم برایش درست کردند که بگویند: این تعلیلش تعبدی است و از حضرت رضا ع شنیدهاند. خود صدوق هم علل الشرایع دارد علل الشرایع یعنی تعلیل تعبدی.
بحث فضل خیلی طولانی است چون بعضی از روایات هم در ذم ایشان است که شأن ایشان اجل از آن است که بخواهیم این بحثها را دربارة او بکنیم. فضل شخصیتی است که زمان دو امام معصوم ع را قطعاً درک کرده و یک شخصیت علمی و حدیثشناس بزرگ است که حتی کتابهایی در علوم انسانی دارد کتابی در حقیقت علم و عقل دارد، در علومی که مربوط به اشاعره و معتزله است کتاب دارد. به ذهن ما فضل در زمان خودش به مراتب ـ نه به یک مرتبه ـ از شیخ طوسی در زمان خودش جلوتر است. خیلی بر افکار و حدیث اهل سنت مسلط است. وفاتش چهار سال بعد از بخاری است بخاری 256 وفاتش است و ایشان 260 است با بخاری بزرگترین محدث اهل سنت، استاد مشترک هم دارد و در بعضی جاها در حدیث اهل سنت بخاری حدیثی را آورده است که فضل روی مبانی خود اهل سنت به حدیث بخاری اشکال میکند و دو سه قرن بعد از بخاری در فتح الباری همین اشکال فضل را میآورد، اسم فضل را هم نیاوردهاند خودشان به بخاری اشکال کردهاند که این حدیث اشکال دارد. و این مقام غریبی است که فضل در شناخت حدیث اهل سنت با مثل بخاری همشاخ میکند و بعد هم سنیها همان اشکال را قبول کنند. اشکال فضل در این مسأله در جلد نهم تهذیب کتاب ارث است. همین رسالهای هم که در باب عده نوشته است و کلینی در کتاب طلاق کافی آورده بسیار زیبا است.
[1]. رجال الکشی، ص542: مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْهَرَوِيُّ، عَنْ حَامِدِ بْنِ مُحَمَّدٍ العلجردي الْبُوسَنْجِيِّ، عَنِ الْمُلَقَّبِ بفورا، مِنْ أَهْلِ الْبُوزَجَانِ مِنْ نَيْسَابُورَ أَنَّ أَبَا مُحَمَّدٍ الْفَضْلَ بْنَ شَاذَانَ رَحِمَهُ اللَّهُ كَانَ وَجَّهَهُ إِلَى الْعِرَاقِ إِلَى حَيْثُ بِهِ أَبُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمَا، فَذَكَرَ أَنَّهُ دَخَلَ عَلَى أَبِي مُحَمَّدٍ (ع)، فَلَمَّا أَرَادَ أَنْ يَخْرُجَ: سَقَطَ مِنْهُ كِتَابٌ فِي حِضْنِهِ مَلْفُوفٌ فِي رِدَاءٍ لَهُ، فَتَنَاوَلَهُ أَبُو مُحَمَّدٍ (ع) وَ نَظَرَ فِيهِ، وَ كَانَ الْكِتَابُ مِنْ تَصْنِيفِ الْفَضْلِ، وَ تَرَحَّمَ عَلَيْهِ، وَ ذَكَرَ أَنَّهُ قَالَ: أَغْبِطُ أَهْلَ خُرَاسَانَ بِمَكَانِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ وَ كَوْنِهِ بَيْنَ أَظْهُرِهِمْ.
[2]. رجال النجاشی، ص306.
[3]. (رجال الکشی، ص516).