ابواب معاملات (۹)
ابواب عقود (۲)
ابواب ایقاعات
مسائل مستحدثه (۷)افعال محرمه
فلسفه فقه (۲)تاریخ فقه (۲)
رجال شیعه
کلیات رجالی
مفردات رجالی
رجال اهل سنت
کلیات رجالی
مفردات رجالی
کلیات فهرستی
مفردات فهرستی
مباحث الفاظ
اصول عملیه
برائت
تخییر
احتیاط
استصحاب
■ تاریخ (۴)
■ امور عامه (۱۱)
حوزه علمیه
تفسیر
علوم قرآن
■ تراجم
تراجم شیعه
تراجم اهل سنت
آخرین پرسشها
- فقه » آیا سب دشمنان دین جایز است یا خیر؟
- ابواب عبادات » آیا اعمال حج در قسمت توسعه یافته اشکال دارد؟
- ابواب عقود » درلواط فاعل میتواندباخواهرمفعول ازدواج کندیاخیر؟
- ابواب عقود » آیا اذن ولی در ازدواج باکره رشیده شرط است؟
- امور عامه » چه میزانی باید به ادبیات عرب پرداخت؟
- حدیث » دستور کامل زیارت عاشورا را بیان بفرمایند
- ابواب معاملات » حكم صيد الخنزير اعطائه للغير
- ابواب معاملات » اذا تم تنظيف السمكة مما فيها من الدم
- ابواب عبادات » لو حللت ضيفا عند احدهم قبل هلال ليلة العيد
- ابواب عبادات » اقامةالصائم في شهر رمضان عشرة ايام
پرسشهای تصادفی
- فقه » آیا ادله تحلیل خمس در زمان غیبت جایز است؟
- تفسیر و علوم قرآن » مباحثه کتب تفسیری
- امور عامه » فرق میان تقنین وبدعت
- حدیث » کیفیت قرائت نام امام عصر ع در ادعیه
- فقه » فروش و اجاره عین معین یا کلی در معین یا کلی فی الذمه
- فقه » هل يجب الخمس في الهديه ؟
- حدیث » دستور کامل زیارت عاشورا را بیان بفرمایند
- فهرست و کتابشناسی » نویسنده کتاب مقتل الحسین (ع) منسوب به ابو مخنف
- رجال و فهارس » سند روایت لیلة الرغائب
- حدیث » توقیع مبارک و توبه جعفر
پرسشهای پربازدید
- فقه » فروش و اجاره عین معین یا کلی در معین یا کلی فی الذمه
- حدیث » منظور از قول معصوم در مورد (علینا القاء الاصول الیکم وعلیکم التفرع) چیست؟
- حدیث » اعتبار دعای فرج (الهي عظم البلاء..)
- حدیث » نظر استاد در مورد لیلة الرغائب
- رجال و فهارس » سند روایت لیلة الرغائب
- فقه » حکم قمه زنی
- عقاید و کلام » حکم اعمال خیر بدون ایمان
- امور عامه » نحوه تقلید از حضرتتان چگونه است؟ آیا رساله انتشار یافته ؟
- امور عامه » برای دست یابی به حالات معنوی سابقه چه باید کرد؟
- رجال و فهارس » ابو عبدالله احمد بن محمد سیاری و کتاب القرائات او
سلام علیکم
شیخ منتجب الدین رازی (د. ح 600 ق) در کتاب الفهرست خود شخصی به نام أبو الفرج المظفّر بن علی بن الحسین الحمدانی را که از علمای قرن پنجم است از سفراء إمام صاحب الزّمان علیه السلام معرّفی میکند. منتجب الدین میافزاید که او بر مفید قرائت کرده و درس شیخ طوسی و سیّد مرتضی را شرکت کرده است اگر چه چیزی بر آنها قرائت نکرده است .
همچنین کتابهایی چون الغیبه، السنّه، الزاهر فی الأخبار، امنهاج و الفرائض از تألیفات اوست. (منجب الدین، الفهرست، 101 ش 359 .) تصریح منتجب الدین به اینکه او را از سفیران امام زمان میداند چنین تداعی میکند مفهوم سفارت و نیابت امام غائب تا قرن ششم نیز بین امامیه وجود داشته است و چنین قطعیّتی درباره ی به پایان رسیدن سفارت پس از نوّاب أربعه (که معمولا واژه ی سفیر بر آنها اطلاق می شده است) وجود نداشته است. آیا برداشت بنده صحیح است؟ لطفا در این باره توضیح بفرمایید.
بسم الله الرحمن الرحیم
ابهام یا اشکال در عبارت وارد است ، و بزرگانی هم ـ از قبیل قاموس ومعجم ـ بآن اعتراف کرده اند . ولی بنظر بنده چنین می رسد که مراد ایشان از سفارت در اینجا همان معنای مصطلح که بذهن خطور می کند نباشد . ممکن است مراد این باشد که بخدمت حضرت صلوات الله و سلامه علیه رسیده و از آن حضرت مطلبی را برای شخص رسانده باشد. مرحوم سید ابن طاووس رحمه الله در کتاب غیاث سلطان الوری نقدی کند از شخص ـ که نام و خصوصیات او را ذکر کرده ـ خدمت حضرت سلام الله علیه رسیده وآنحضرت پیامی را برای سید ابن طاووس توسط او ابلاغ کرده اند. حتی مرحوم سید می فرماید: باو گفتم از کجا میدانی من مراد حضرت باشم ـ گویا حضرت بآن شخص فرموده بودند : به سیّد بگو ـ آن شخص می گوید: اینگونه به قلبم خطور کرد که مرا از(( سید)) شما باشید . و در زمانهای معاصر هم معروف است که مرحوم شیخ محمد کوفی نامه ای را برای مرحوم جدّ بزرگوارمان حضرت آقای سید ابو الحسن اصفهانی می آورند و می گویند که از حضرت سلام الله علیه می باشد، همان عبارت معروف: اجلس فی الدهلیز وتواضع للناس (فکر می کنم ای گونه باشد) نحن ننصرک.
اینکه این سفارت چگونه بوده است ؟ چند احتمال می رود که دو احتمال اساسی تر می باشد.
اول: آنکه حضرت رسیده، و آن حضرت را شناخته، و با توجه باین واقعیت پیام حضرت را بآل شخص رسانده باشد.
دوم: آنکه خدمت حضرت رسیده و با آنحضرت را شناخته ، و پیام را گرفته و بعد از جدا شدن آنحضرت را شناخته باشد. گرچه عبارت فهرست اجمال دارد ولی ظاهرا احتمال اول اقرب است وعلی کل تقدیر: اثبات این گونه سفارت در ایام غیبت کبری خالی از اشکال نیست و الله العالم بحقایق الامور.