ارسال سوال سریع
بروزرسانی: ۱۴۰۲/۱۲/۱۴ زندگینامه کتب مقالات تصاویر سخنرانی دروس پرسش‌ها اخبار ارتباط با ما
فهرست سخنرانی‌ها آخرین دروس دروس تصادفی دروس پربازدید

خارج اصول » اصول 94-1393 » چهارشنبه- 24 – 10 - 1393 اصول عملیه ـ برائت ـ تنبیهات برائت ـ تنبیه دوم: حسن احیاط [اخبار من بلغ ـ روایات عامه] (46)

دروس خارج اصول سال 94-1393 شمسی حضرت آیت الله استاد سید أحمد مددی
بسم الله الرحمن الرحیم
24 دی چهارشنبه:

اصول: بحث در مورد اخبار من بلغ بود.البته شواهد کتاب کافی را بیشتر تأیید میکند که از کتاب هشام بن سالم باشد.خصوصا که سید هم در اصل هشام این حدیث را میفرماید دیده ام.بدون شک از وقتی مسأله حجیت خبر مطرح شد بدون شک ایاشن در میان کلمات خودشان به این قاعدة تذکری نداده اند.نه در کتب حدیثی و نه در کتب فقهی.بله مرحوم صدوق در اول ثواب الاعمال دارند ولی در خلال کتاب ندارند.

در عدة الداعی تدریجا سند حدیث از عامه هم وارد ما شد.

653 ( 8 ) عدة الداعي 4 - ومن طريق العامة روى عبد الرحمن الحلواني(این شخص را پیدا نکردم.) مرفوعا

إلى جابر بن عبد الله الأنصاري قال قال رسول الله صلى الله عليه وآله من بلغه من

الله فضيلة فأخذ بها وعمل بما فيها ايمانا بالله ورجاء ثوابه أعطاه الله تعالى ذلك وإن لم

يكن كذلك فصار هذا المعنى مجمعا عليه عند الفريقين .

این حدیث با متن مرحوم کلینی نزدیک تر هست.البته یک چیزهایی شبیه این هم در مصادر عامه هست. در کتاب میزان الاعتدال در (؟)بن خالدقال قال ابی حاتم فی العلل... قال قال رسول الله صلی الله علیه و آله اذا بلغکم عنی حدیث یحسن بی ان اقوله فانا قلته و اذا بلغکم عنی حدیث لا یحسن لی ان اقوله فلیس منی و لم اقل...قال ابو حاتم هذا منکر و الثقات لا یرفعون. یعنی این مطلب از رواة هست. عرض کرده ایم که موافقت قرآن و سنت به سند معتبر در عامه نیست...

اما اسانید دیگر هم داریم.. در کتاب موضوعات فصلی را در باب علم دارد و ایشان در آنجا این حدیث را آورده است و بنده از کتاب اللئالی المصنوعة فی الاحادیث الموضوعة میخوانم...تلخیصی از کتاب موضوعات ابن جوزی هست. و قشنگ هم نوشته است نسبت به خودش و عده ای از موارد هم رد میکند ابن جوزی را. مخصوصا به این اشکال که در حد ضعیف هست نه موضوع. گاهی اوقات کلمات سیوطی مفصلتر از خود اصل کتاب ابن جوزی هست.

در همان بحث علم در جلد اول موضوعات... انصافا هم اللئالی المصنوعه و هم الموضوعات کتابهای خوبی هستند ...حالا به قبول و عدم قبولش کار نداریم...ولی خوب هست.

من بلغه عن الله شیء فیه فضیلة اخذ به ایمانا...و رجاء ثوابه...جلد یک ص 196 هست. در جلد بنده 214. در کتاب موضوعات شخصی به اسم ابی الرجاء را مناقشه میکند ولی در چاپ ابن جوزی نیست... به هر حال حدیث اول این هست که تقریبا میتوانم بگویم که این نسبتا از بقیه مشهور تر هست... متن جابر بن عبدالله. در عدة الداعی هم از ایاشن هست ولی سند فرق میکند.عن جابر بن عبدالله مرفوعا که معنایش این هست که قال رسول الله صلی الله علیه و آله... ....فاخذ به ایمانا رجاء ثوابه اعطاه الله ذلک و ان لم یکن کذلک...بعدش دارد لم یصح ابو الرجاء کذاب.

اگر بر فرض قبول کنیم که جعل شده باشد ...میخورد اواخر قرن دوم. یا اواسط قرن دوم. دار قطنی.... الی ان یقول ابن عمر مرفوعا...باز دارد من بلغه عن الله مثل قبلی. من بلغه عن الله فضل شیء من الاعمال یعطیه علیها ثوابافعمل ذلک العمل رجاء ذلک الثواب اعطاه الله ذلک الثواب و ان لم یکن ما بلغه حقا.بعد میگوید که اسماعیل بن یحیی کذاب.این هم تقریبا میخورد به زمان آقا امام صادق سلام الله علیه. بعدی ابن حبان عن انس مرفوعا...من بلغه عنم الله او النبی فضیلة کان منی او لم یکن ...اعطاه الله...

در کتاب موضوعات فقط اولی بود ولی در اللئالی چند تای دیگر هم ذکر میکند.بعدی عبدالله بن محمد بغوی که باغ منطقه ای اطراف هرات هست. نسبتش بغوی میشود.من بلغه فضل عن الله اعطاه الله ذلک و ان لم یکن ذلک کذلک.بعد از ابن عبدالبر در کتاب علم....یاز دوباره انس که... من عد الفریضة و الهم الناس الخیر کان فضله علی العابد المجاهد(یعنی زحمت بکشد. نه جاهد در جنگ) کفضلی علی ادناکم ...و من بلغه عن الله فضل فاخذ بذلک الفضل الذی بلغه اعطاه الله تعالی ما بلغه و ان کان الله حدثه کاذبا...قال ابن عبد البر اسناد هذا الحدیث ضعیف ....و اهل العلم بجماعتهم یتساهلون فی الفضائل....عجیب اینکه همه را هم تضعیف میکنند و عجیب اینکه در این قصه خواب هم نقل میکنند ...و ماتعابیری خواندیم که در تمام این تعابیر تعبیر به ضعیف و کذاب و موضوع شده است...

ولی از قرن دوم مثل عبدالله بن مبارک و احمد بن حنبل و ...در عباراتشان آمده است که ان جاء الحدیث فی الفضائل تساهلنا... و مراد فضائل اعمال هست و بعضی هم گفته اند فضائل مطلقا... این تساهلنا شبیه این تعبیری هست که در فقه شیعه متعارف است. تسامح در ادله سنن.و یک نکته هست که آِا واقعا این عبارت در کلمات عامه بوده است که عامه بهش تعبیر به تساهل در ادله سنن کرده اند .کلماتی که از علمای عامه دیدیم مال نیمه دوم قرن دوم هست و یک لیست اسماع هم دارند که چه کسانی قائل بوده اند. چون عامه هم حدیث دارند و همین مطلب را از علمایشان نقل کرده اند ...آیا واقعا احتمال دارد که اصل مطلب پیش عامه من بلغ بوده باشد و بعد در فقه اسمش شده است تساهل در ادله فضائل...زیرا ما ابتداء از من بلغ این را نمیفهمیم ولی بعد فقهاء تعبیر فقهی کرده باشند. فقط نکته فنی این هست که اگر این حدیث چون زیاد هست و اگر عن رسول الله صلی الله علیه و آله باشد...بعد مدتی شد تساهل در ادله مستحبات ولی اگر از آقا امام صادق سلام الله علیه باشد بعد در قرن 8 شد تسامح در ادله سنن. اون تعبیر من بلغ اگر شد تساهل در مستحبات ...پیش عامه بعد 150 سال... اصل هشام احتمالا انتشارش بعد سالهای 150 باشد.هشام از اوائل اصحاب ماست که بعد تأسیس بغداد تشریف بردند بغداد. چندین بار توضیح داده ایم که احادیث انتشارش در بغداد بوده است بعد از تولد در کوفه. این حدیث بعد سالهیا 150 در مصادر ما آمده است...اما در حدود سالهای 800 تعبیر شده است به تسامح در ادله سنن. اگر در میان عامه فرض کنیم از زمان آقا امام باقر سلام الله علیه یک حدیث مجعول گفته شده است حدیث زود به این تعبیر رسیده است...ولی ما در ما بعد 6 قرن ترجمه شد...این فاصله زمانی خیلی عجیب هست و احتمال دارد معنای این فاصله زمانی این باشد که از این عبارت اصحاب ما تساح نفهمیده اند. تصادفا روایت ما مصدرش و سندش روشن هست.

تعبیر یتساهلون فی الفضائل در عامه در قرن سوم هست و خود ابن عبدالبر هم من بلغ را آورده است.در مسائل فقهی و عقائدی روابط را خیلی دقت کنید. بعد دارد که اهل العلم یتشددون فی ادلة الاحکام...

بعد دارد من بلغه الاحادیث التی یرجی فیه الخیر...این که به نظرم واضح هست از مضمون هم گذشته است و فقط بلد نبوده است جعل کند... ینوی به ما بلغه اُعطِیَه...یعنی اعطی اون ثواب... و ان لم یکن...و قال ...از عجائب این هست که با یان همه حدیث که البته همه ضعیف هست...اینها همه را تضعیف میکنند.و باز از این بالاتر برای این قصه خواب هم نقل کرده اند. نقل میکند ازکسی که رأیت رسول الله فی النوم فی الحجر فقلت بابی انت و امی ... و من ...فیه ثوابا فعمل بذلک الحدیث رجاء ذلک الثواب اعطاه الله ذلک الثواب و ان کان باطلا... فقال ای و رب هذه البنیه ... و انا قلته... این نشان میدهد که خیلی وضع علمی اش خراب بوده است که آخرش رفته اند سراغ خواب. ما به اینجا ها کارمان نرسیده است... این مجموعه روایات عامه.و عجيب هست که ندیدم که احدی از بزرگان عامه قبول کرده باشند سند را.

متن پیش ما مشکل دارد ولی خودش اجمالا ثابت هست. هر دو متن در کتاب محاسن یک جور و هر دو در کافی و هر دو عوض شده اند.در اینجا به ذهن میآید که متن مشکل داشته باشد. کجا خرابی دارد نمیدانیم.مرحوم سید مؤید متن کلینی رحمه الله هست. خود ابن ابی عمیر هم در سند مرحوم کلینی مؤید متن مرحوم کلینی هست. و تعجب کار این هست که هر دو با هم عوض شده است.وثوق برای ما به این متن حاصل نمیشود.اگر بخواهیم تعبدا قبول کنیم، متن مرحوم کلینی را بیشتر فعلا میشود قبول کرد. از قدمای اصحاب ندیدیم به این حدیث تمسک کنند برای تساهل در مستحبات در صورتی که قطعا در زمان مرحوم کلینی بحث تساهل در مستحبات مطرح بوده است. احمد بن حنبل که قائل باشد او 200 سال قبل شیخ طوسی رحمه الله هست. قطعا چنین چیزی در بغداد مشهور بوده است.و بعد اولین بار در اقبال سید در ماه رجب اعمالش... در اونجا ظاهرش این هست که من اسناد را ذکر نمیکنمو بعد در قرن 8 دیگر رسما در حوزه ما مطرح میشود.

یک بحث دیگر سیاق حدیث هست...مثلا نگاه کنید که در آیه نبأ اگر سیاق آیه روی فاسق باشد دیگر کاری به نبأ ندارد و اگر روی نبأ باشد مثلا برای خبر استفاده بشود که حجت هست یا نه. سیاق این حدیث نکته فنی هست. کجای این سیاق گیر دارد. اول کلمه بلغ گیر داریم. نظر حدیث روی بلغ هست. میخواهد صحیح باشد یا نباشد...این میشود تسامح در ادله سنن. دوم اینکه سیاق حدیث ناظر به فعمله باشد...اون وقت ناظر به احتیاط میشود مثل کلام استاد رحمه الله... و اگر روی شیء من الثواب باشد... این همان حرفی هست که از عامه نقل شده است. مصب حدیث اعطاء ثواب... و احتمال چهارم اینکه مصب کلام روی و ان لم یکن کذلک باشد. این هم با احتمال قبلی میسازد. احتمال 5 اینکه مصب حدیث روی فعمل به رجاء....باشد... این با انقیاد و احتمال دوم بیشتر میسازد.این نکته در کل فقه تأثیر گذار هست.این سوق کلام معنا را روشن میکند و فعلا علت اختلاف علماء هم همین هست و طبعا اگر نتوانستیم درست بفهمیم اون وقت قدر متیقن.

ارسال سوال